شرایط اساسی یک آزمون

آزمون وسیله ای برای اندازه گیری است. نوع آزمون انتخابی، بر اساس نوع و کیفیت موضوعی که باید مورد سنجش قرار گیرد متفاوت است.

آزمونها معمولاً بر دو نوع کلی پرسشهای بسته که معمولاً به "آزمونهای چند گزینه" معروف هستند و یا پرسشهای باز که "آزمونهای تشریحی" نامگذاری می شوند شناخته می شوند. هر کدام از آزمونهای فوق دارای محاسن و معایبی هستند و اثراتی هم که بر آموزش محصلین اعمال می کنند، متفاوت خواهد بود. از محاسن آزمونهای تستی می توان به نمره گذاری آسان و سریع آن اشاره نمود. با توجه به ازدیاد سؤالات این آزمونها، می توان دشواری آنها را تغییر داد و نیز موضوعات بیشتری را مورد پرسش قرار داد. از معایب این آزمونها این است که دانش آموز قدرت تفکر و فرآیند های رسیدن به جواب را نمی تواند بیان کند و تنها احراز نتیجه برای وی مهم است. حدس زدن پاسخ درست توسط دانش آموز (که می تواند ناشی از مقایسه ی گزینه ها با یکدیگر و یا رد گزینه های نامرتبط باشد) وکسب نتیجه ی نسبتاً مطلوب برای وی، از ایرادات اساسی این نوع آزمونها به شمار می رود.

آزمونهای تشریحی از نظر تشخیصی مهم تر هستندو می توانند فضای فکری دانش آموز را به معلم بشناسانند و ایرادات راه  حل ها  و کج فهمی های دانش آموز را مشخص کنند. در این آزمونها می توان سؤالات "سطح بالا" مطرح نمود و سطح تفکر دانش آموز را بدست آورد. علیرغم به شاخص های خوب این آزمون، نیاز داشتن زمان زیاد برای تصحیح و نیز نمره گذاریمتفاوت راه حل ها توسط دبیر، پوشش کمتر موضوعات مطرح شده با توجه به مباحث تدریس شده، از معایب آن به شمار می روند. نکته یقابل توجه در آزمونهای تشریحی این است که دبیران معمولاً تحت تاثیر مقدار نوشته یدانش آموز و یا دستخط وی قرار می گیرند. آزمون تشریحی را نباید هیچگاه به عنوان سواد اصلی دانش آموزان در نظر بگیریم.

هر آزمون، صرف نظر از تشریحی و یا تستی بودن آن باید سه شرط اساسی را دارا باشد تا بتواند یک وسیله ی سنجش مطمئنی برای معلمین و دانش آموزان باشد:

      1-روائی(ارزش = validity)

منظور از روائی یک آزمون، ارزش آن در سنجش موضوعی است که از آن آزمون بعمل آمده است. به عبارت دیگر یک آزمون با ارزش، آزمونی است که قادر باشد آنچه را که باید اندازه گیری کند را بسنجد. سؤالات باید طوری طراحی شده باشند که هر چه بیشتر، مطالب آموخته شده را در بر گیرند. یک آزمون با روائی خوب آزمونی است که جز مبحث مورد اندازه گیری، مطلب دیگری را مورد سنجش قرار ندهد. (بطور مثال، اگر در جواب به یک تست شیمی، عملیات ریاضی بالائی مورد نیاز باشد. دانش آموز در صورت داشتن اشتباه محاسباتی، جواب را نادرست بدست می آورد، در صورتیکه سواد شیمی وی خوب بوده است)

جهت اندازه گیری روائی یک تست به دو موضوع باید دقت کنیم:

الف) شواهد منطقی: این امر به تجزیه و تحلیل منطقی سؤالات بر می گردد که سؤالات مطرح شده تا چه میزان سطح مباحث مورد آزمون را پوشش می دهد.

ب) شواهد تجربی: مقایسه یآزمون فوق با آزمونهای استاندارد است (در صورتیکه ضریب همبستگی آزمون فوق با یک آزمون استاندارد بین 0 تا 1 باشد، آزمون با ارزش تلقی می شود. و در صورتیکه عدد ضریب همبستگی بین 0 تا 1- شود به این معنی است که این آزمون با یک آزمون استاندارد، نسبت معکوس دارد.)

2- اعتبار(قابل اطمینان بودن = Reliability)

خصوصیت دیگر یک آزمون مناسب، ثبات و پایداری در سنجش محصلین است. یک آزمون باید موضوعی را که مورد سنجش قرار میدهد با دقت فراوان همراه باشد و نمرات کسب شده ی آن توسط دانش آموز، قابل اطمینان باشد. هر چقدر ضریب همبستگی یک آزمون به عدد 1 نزدیکتر باشد، آزمون معتبرتر خواهد بود. یک فرد در صورتیکه چندین بار یک آزمون دارای اعتبار بالا را انجام دهد، نتایج یکسانی بدست خواهد آورد.(به طور مثال: اندازه گیری قد دانش آموزان با میله مدرج 40 سانتی متری)

3-عملی بودن (Practicality)

جنبه هائی از یک آزمون که در مبحث "قابل انجام" بودن آن مطرح می شود می توان به "مقرون به صرفه بودن" و "صرفه جوئی در زمان" و "آسانی تصحیح" یک آزمون اشاره نمود. این مباحث، خصوصاً در زمانی مطرح می شود که آزمونی با حجم آماری بالا مورد نظر باشد.